چالش‌های دیجیتال مارکتینگ

چالش های دیجیتال مارکتینگ : ۷ چالش مهم در سال ۲۰۲۳

پیش از هر چیز به خاطر داشته باشید چالش‌‌های دیجیتال مارکتینگ، بیش از مواردی است که اینجا ذکر کرده‌ایم. در این مقاله به چالش‌هایی پرداختیم که با آینده دنیای دیجیتال مرتبط هستند. همینطور برای مطالعه بیشتر مقاله اهمیت دیجیتال مارکتینگ در دنیای امروز را مطالعه کنید. در مطلبی دیگر به کاربردهای هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ پرداخته‌ایم که به رفع برخی از چالش‌ های دیجیتال مارکتینگ کمک می‌کنند.

چالش های دیجیتال مارکتینگ

چالش های دیجیتال مارکتینگ به وسعت فرصت‌های آن است. در این مقاله به موانع کلیدی که در چشم‌انداز دیجیتال مارکتینگ قرار گرفته‌اند، می‌پردازیم و درباره استراتژی‌هایی که بازاریابان باید برای موفقیت در این محیط پویا به کار بگیرند، صحبت خواهیم کرد.

تأثیر الگوریتم‌­ها بر دیجیتال مارکتینگ

تصور کنید که مشغول بازی هستید اما قوانین بازی مرتب تغییر می‌کنند. بعضی اوقات دنیای دیجیتال مارکتینگ دقیقا در همچین وضعی قرار دارد. از چالش های دیجیتال مارکتینگ این است که وبسایت‌هایی مانند گوگل و پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، قوانین خودشان را دارند که به آنها الگوریتم می‌گویند. این الگوریتم‌ها تعیین می‌کنند که وقتی کاربران در حال جستجو هستند و یا در صفحات محتوای خبری بالا و پایین می‌روند، چه محتوایی را ببینند.

مشکل اینجاست که این الگوریتم‌ها ثابت نبوده و امکان تغییر در آنها وجود دارد. به محض اینکه بازاریاب‌ها شیوه کارکرد الگوریتم را به دست می‌آورند تا بتوانند در گوگل رتبه بالایی کسب کنند، الگوریتم‌ها تغییر می‌کنند.

اما چرا چنین چیزی چالش‌برانگیز است ؟ اینطور به قضیه نگاه کنید: اگر در حال بازی فوتبال تیرک‌های دروازه حرکت کنند یا اندازه زمین بازی تغییر کند، گل زدن دشوار خواهد شد. درست است؟ در دنیای دیجیتال مارکتینگ تغییر در الگوریتم مثل جابجایی تیرک‌های دروازه است. بازاریابان باید به طور مداوم در حال یادگیری باشند و استراتژی‌های‌شان را به‌روز‌رسانی کنند تا بتوانند در بازی دیجیتال مارکتینگ گل بزنند و به مخاطبان هدف دست پیدا کنند.

به عنوان مثال ممکن است گوگل الگوریتم خود را طوری به روز کند که سایت‌هایی که در تلفن همراه به سرعت لود می‌شوند در الویت قرار بگیرند. بنابراین اگر وبسایت شما با موبایل سازگار نباشد، در نتایج جستجو از بین می‌رود و بنابراین افراد کمتری به شما دسترسی خواهند داشت. یا در شبکه‌های اجتماعی اگر یک پلتفرم تصمیم بگیرد به جای صفحات تجاری، پست‌های دوستان و افراد خانواده را نشان بدهد، پست‌های بازاریابی به تعداد افراد کمتری می‌رسد.

بازاریابان باید همواره در جریان تغییر این الگوریتم‌ها باشند. باید آنها را مطالعه کنند، استراتژی‌های جدید را محک بزنند و انعطاف‌پذیر باشند. از میان چالش های دیجیتال مارکتینگ، این مورد به نسبت قدیمی‌تر است و بازاریابان در این زمینه تجربیات خوبی کسب کرده‌اند.

تغییر دائمی الگوریتم‌ها یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ است.
تغییر دائمی الگوریتم‌ها یکی از چالش‌ های دیجیتال مارکتینگ است.

قوانین حریم خصوصی دیجیتالی

اینترنت گنجینه‌ای عظیم از اطلاعات است. هر بار که کاربر از یک وبسایت یا اپلیکیشن استفاده می‌کند، رد پایش باقی می‌ماند. این رد پای اطلاعاتی ممکن است نام ، محل زندگی و یا علاقه‌مندی‌های کاربر باشد. به این مجموعه از اطلاعات “رد پای دیجیتالی” می‌گویند.

همینجاست که بازاریابان به مشکل برمی‌خورند. مردم روز به روز بیشتر به اهمیت حفظ رد پای دیجیتالی پی می‌برند و نمی‌خواهند اطلاعات شخصی‌شان مورد سواستفاده قرار بگیرد. برای محافظت از ردپای دیجیتالی مردم، دولت‌ها و برخی از سازمان‌ها قوانینی وضع کرده‌اند. یکی از این قوانین در اروپا، GDPR (مقررات عمومی حفاظت از داده) است. این قوانین روشن می‌کند که شرکت‌ها باید از اطلاعات دیجیتالی افراد محافظت کنند و فقط در صورتی می‌توانند از آن استفاده کنند که از کاربران رضایت گرفته باشند و باید دقیقا بگویند که با اطلاعات چه می‌کنند.

در چنین شرایطی بازاریابان دیجیتالی نمی‌توانند هر طور که می‌خواهند داده‌ها را جمع‌آوری و از آن استفاده کنند. این موضوع از آنجا چالش‌برانگیز است که اکنون بازاریابان باید دنبال استراژی‌های جدید و خلاقانه‌ای بگردند که به حریم خصوصی کاربران تجاوز نکند. یعنی هم باید به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنند و هم از حفظ اطلاعات کاربران مطمئن باشند. هم باید در استفاده از اطلاعات افراد دقت کنند و هم شفاف‌تر باشند.

یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ، ردپای دیجیتالی است.
حفاظت از ردپای دیجیتالی مشتریان یکی از چالش های دیجیتال مارکتینگ است.

سدکننده‌های تبلیغات

فرض کنید مشغول تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌تان هستید که ناگهان تبلیغات پخش می‌شود، اما شما دکمه‌ای دارید که اگر آن را بفشارید، تبلیغ محو می‌شود و می‌توانید ادامه برنامه را ببینید. خیلی خوب است، مگر نه؟ این همان کاری است که سدکننده‌های تبلیغات در دنیای دیجیتال مارکتینگ انجام می‌دهند.

دنیای آنلاین پر از تبلیغات است. آنها هزینه وبسایت‌هایی که کاربر بازدید می‌کند و یا اپلیکیشن‌هایی که استفاده می‌کند را می‌پردازند. اما تبلیغات می‌تواند آزاردهنده باشد و بنابراین کاربران به برنامه‌های سدکننده تبلیغات رو می‌آورند. وقتی افراد زیادی از این برنامه‌ها استفاده کنند، مثل این است که همه بگویند “ما نمی‌خواهیم شما را ببینیم!” مثل اینکه بخواهید در یک مهمانی پرجمعیت سخنرانی کنید اما نیمی از افراد حاضر هدفون گذاشته‌اند و به شما نگاه نمی‌کنند.

بازاریابان دیجیتال سخت تلاش می‌کنند تبلیغات چشم‌نوازی تهیه کنند که توجه کاربر را جلب کند تا درباره محصولات یا خدماتشان بگویند. اما وقتی برنامه‌های سدکننده تبلیغات نصب شوند، مثل این است که این تلاش‌ها سوخته و در هوا ناپدید شده است.

اینجاست که بازاریابان دیجیتالی باید خلاقانه عمل کنند. برای تولید تبلیغات باید به دنبال راه‌هایی بگردند که مشتریان را به دیدن تبلیغ ترغیب کنند. به عنوان مثال، تبلیغات سرگرم‌کننده بین بازی‌های فوتبال. تبلیغات باید آنقدر لذت‌بخش و آموزنده باشد که کاربر نخواهد آن را مسدود کند و میل به تعامل داشته باشد. این یکی از دشوارترین چالش های دیجیتال مارکتینگ است.

یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ، برنامه‌هایی است که تبلیغات را مسدود می‌کنند.
یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ، برنامه‌هایی است که تبلیغات را مسدود می‌کنند.

موفقیت در دیجیتال مارکتینگ

تصور کنید که یک آبمیوه‌فروشی دارید. می‌خواهید بدانید که آیا میوه‌ها، شکر و ابزاری که خریداری کرد‌ه‌اید و زمانی که صرف تهیه آبمیوه کردید، سودمند بوده است یا نه. بنابراین پولی که به دست آورده‌اید را می‌شمارید و آن را با مخارج مقایسه می‌کنید. در دیجیتال مارکتینگ هم تا حدی همینطور است. کسب و کارها می‌خواهند بدانند که استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ سودآور بوده اند یا نه.

در دنیای دیجیتال چالش  اینجاست: فرض کنیم که نه تنها مغازه آبمیوه‌فروشی دارید بلکه در دنیای دیجیتال هم حضور دارید. در شبکه‌های اجتماعی پست می‌گذارید تا مشتریان بیشتری جذب کنید. اما از کجا باید بفهمید کدام یک از روش‌ها مشتری بیشتری جذب کرده است؟

دیجیتال مارکتینگ شامل استراتژی‌های مختلف است؛ مثل تبلیغات در گوگل، فیس‌بوک یا اینستاگرام. هر یک از این استراتژی‌ها، درست مثل خرید میوه هزینه دارند. اما اگر بفهمید که کدام‌یک از این استراتژی‌ها مشتری بیشتر و درآمد بیشتری را جذب کرده است، اغراق نیست اگر بگوییم معما را حل کرده‌­اید.

بازاریابان دیجیتال از ابزارها و داده‌ها برای حل این معما استفاده می‌کنند. مثل ترافیک وبسایت، رفتار مشتری و فروش تا بفهمند مشتری‌ها از کجا آمده اند. مثل این است که ببینید چند نفر از کنار آبمیوه‌فروشی شما رده شده‌اند و چند نفر خرید کرده‌اند.

مشکل ایجاست که این اندازه‌گیری‌ها باید دقیق باشند. به عنوان مثال ممکن است فرد تبلیغی را در فیسبوک ببیند اما بعد از جستجو در گوگل آن را بخرد. بنابراین بازاریابان باید سفر مشتری را ردیابی کنند تا بفهمند کدام تبلیغات نقش مؤثری داشته‌اند. از میان چالش‌ های دیجیتال مارکتینگ، فائق آمدن بر این چالش تاثیری فوری بر حضور مؤثر در دنیای آنلاین دارد.

ردیابی سفر مشتری برای سنجش موفقیت استراتژی‌ها یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ است.
ردیابی سفر مشتری برای سنجش موفقیت استراتژی‌ها یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ است.

جلوگیری از هدررفت سرمایه

فرض کنید می‌خواهید یک بسته شیرینی را بین دوستان‌تان تقسیم کنید. اما فقط تعداد محدودی شیرینی دارید و نمی‌توانید بیش از این تهیه کنید. کسب و کارهای کوچک یا استارت‌آپ‌ها که سرمایه اندکی دارند، با وضعیت مشابهی روبرو هستند و بودجه محدودی برای بازاریابی دیجیتال در اختیار دارند.

مثل هر شکلی دیگر از تبلیغات، دیجیتال مارکتینگ هزینه‌ بر است. هزینه‌هایی مانند پشتیبانی از وبسایت، استخدام افراد حرفه‌ای برای مدیریت حضور کسب و کار در شبکه‌های اجتماعی و پخش تبلیغات. اما همه کسب و کارها بودجه چشم‌گیری ندارند تا بین همه این قسمت‌ها پخش کنند.
بازاریابان دیجیتال این کسب و کارها باید این بودجه محدود را هوشمندانه تخصیص بدهند. بنابراین باید روی استراتژی‌هایی تمرکز کنند که بیشترین سود را به همراه دارد. به عنوان مثال مخاطبان را با دقت بیشتری هدف قرار بدهند و بابت نمایش تبلیغات به افرادی که علاقه‌ای به محصولات شان ندارند، هزینه نکنند. مثل این است که شیرینی را بین دوستانی پخش کنید که می‌دانید عاشق شیرینی هستند.

در مرحله بعد، بازاریابان دیجیتالی باید خلاق باشند. به جای هزینه برای تبلیغات پرزرق و برق، محتوایی تولید کنند که مشتری‌ها را جذب کند. به عنوان مثال نوشتن یک پست وبلاگ در مورد دستورالعمل پخت شیرینی. یعنی باید بودجه را با کارآمدی و به طور مؤثر خرج کنند. از بین چالش های دیجیتال مارکیتنگ، این یکی اغلب مختص کسب و کارهای کوچک و نوپاست.

دیجیتال مارکتینگ با بودجه محدود از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ است.
از چالش های دیجیتال مارکتینگ این است که باید با بودجه محدود استراتژی‌های سوددهی بچینند.

محافظت از کسب و کار آنلاین

کسب و کاری را در نظر بگیرید که دارای فروشگاهی بزرگ و لوکس در سطح شهر است. جای تعجب نیست اگر صاحب فروشگاه برای جلوگیری از دزدیده شدن اموالش، افرادی را برای حفاظت از فروشگاهش استخدام کند. در دنیای دیجیتال نیز افرادی هستند که هدف‌شان سرقت داده‌های دیجیتالی است.

در دنیای کسب و کارهای اینترنتی، حفاظت از داده‌ها و حضور مجازی کسب و کار، بر عهده بازاریابان کسب و کار دیجیتال است. این داده‌ها شامل اطلاعات ارزشمندی از کسب و کار و داده‌هایی است که مشتری به کسب و کار سپرده است. سارقان دنیای دیجیتال، هکرهایی هستند که می‌خواهند به داده‌های حساس مثل ایمیل‌ها و یا اطلاعات مالی مشتریان دسترسی پیدا کنند.

بنابراین بازاریابان دیجیتال مارکتینگ نقش نیروی حفاظتی کسب و کار در دنیای آنلاین را بازی می‌کنند. آنها باید برای محافظت از سرمایه‌های دیجیتالی خود قوای دفاعی نیرومندی تدارک ببینند. شامل انتخاب رمزهای عبور قدرتمند، نصب فایروال‌ها و نرم افزارهای امنیتی که راه عبور را فقط برای افرادی که مجوز دارند باز می‌گذارند.علاوه بر این کارکنان و اعضای تیم بازاریابی نیز باید در مورد خطرات امنیتی دنیای دیجیتال آموزش ببینند تا فعالیت‌های مشکوک و تهدیدات احتمالی را تشخیص بدهند.

مشکل اینجاست که سارقان سایبری مرتب ترفندها و ابزارهای جدیدی را توسعه می‌دهند. بنابراین بازاریابان دیجیتال مارکتینگ باید از آخرین ترفندها و ابزارها مطلع باشند و سیستم حفاظتی خود را مرتب به‌روز کنند. از میان چالش های دیجیتال مارکتینگ، عدم غلبه بر این چالش به معنای از دست رفتن اعتماد مشتریان است که حتی می‌تواند دعاوی حقوقی را به همراه داشته باشد.

حراست از کسب و کار دیجیتال یکی از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ است.
حراست از کسب و کار دیجیتال یکی از چالش های دیجیتال مارکتینگ است.

استقبال از نوآوری‌های دیجیتالی

فرض کنید که یک دوچرخه قدیمی دارید که راحت است و شما را به جایی که می‌خواهید می‌رساند. اما اسکوترهای برقی را می‌بینید که سریع‌تر و مفرح‌تر به نظر می‌رسند. با خودتان فکر می‌کنید شاید وقتش رسیده دوچرخه را کنار بگذارید و به سراغ اسکوتر بروید. این وضعیت تا حدی مشابه چیزی است که در دنیای دیجیتال مارکتینگ اتفاق میفتد.

دیجیتال مارکتینک از این نظر، مثل موج‌سواری روی اقیانوس تکنولوژی است. هر روز ابزارها و فن‌آوری‌های جدیدی معرفی می‌شوند. از هوش مصنوعی تا واقعیت مجازی. این نوآوری‌ها می‌توانند نحوه ارتباط کسب و کارها با مشتریان را تغییر بدهند.

چالشی که بازاریابان دیجیتالی با آن روبرو هستند این است که باید تصمیم بگیرند از کدامیک از فن‌آوری‌های نوین استفاده کنند و چه موقع باید همچنان بر فن‌آوری‌های قدیمی که به خوبی کار می‌کنند، تکیه کنند. آیا اسکوتر را بخرند و یا به دوچرخه کهنه و سالم بچسبند.

دلیل دشوار بودن این چالش این است که فن‌آوری‌های جدید هیجان‌انگیز هستند و ممکن است مجسم‌کننده نتایج بهتری باشند. اما استفاده از فن‌آوری‌های جدید، با فرایند یادگیری و گاهی هزینه‌های بیشتر همراه است. بنابراین بازاریابان دیجیتالی باید مزیت تطبیق استراتژی‌ها با  فن‌آوری جدید را سبک و سنگین کنند و دشواری‌های استفاده از فن‌آوری بسنجند.

به عنوان مثال، فرض کنید که یک ابزار جدید هوش مصنوعی به بازار آمده که رفتار مشتری را تجزیه و تحلیل کرده و استراتژی‌های بازاریابی شخصی‌سازی‌شده پیشنهاد می‌کند. خب این خیلی شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد، درست است؟ اما از طرفی معنایش این است که بازاریابان باید استفاده مؤثر از این ابزار را یاد بگیرند و در آن را فرایندهای موجود جاری کنند.

پس نه تنها باید به دنبال ابزارهای جدید باشند بلکه باید با تفکری استراتژیک، نوآوری‌های جدیدی را به کار بگیرند که برای کسب و کار مفید هستند. از بین دیگر چالش های دیجیتال مارکتینگ، این یکی از تازه‌ترین چالش هاست که کسب و کارها برای ورود به دنیای آنلاین نوین باید بر آن غلبه کنند.

از چالش‌های دیجیتال مارکتینگ که بازاریابان دیجیتالی با آن روبرو هستند این است که باید تصمیم بگیرند از کدامیک از فن‌آوری‌های نوین استفاده کنند
از چالش های دیجیتال مارکتینگ این است که بازاریابان باید تصمیم بگیرند از کدامیک از فن‌آوری‌های نوین استفاده کنند.

همچنین در این مطلب می‌توانید روش‌های کسب درآمد از دیجیتال مارکتینگ را بیاموزید.

حرف آخر

چالش های دیجیتال مارکتینگ درهم‌تنیده هستند. معمولا عبور از یک چالش به معنای آسان‌تر شدن مسیر غلبه بر چالشی دیگر است و بالعکس.

قدرت انطباق و و خلاقیت، نیروهای محرکه موفقیت در دیجیتال مارکتنیگ هستند. چشم‌انداز پویای دنیای دیجیتال ایجاب می‌کند که بازاریابان هوشمندانه به برداشتن موانع پیشِ رو بپردازند. همانطور که دیدیم، پیشرفت در دیجیتال مارکتینگ به معنای به کارگیری استراتژی‌های زیرکانه و خلاقانه است است که از تعهد به ارائه ارزش و ایجاد ارتباطات معنادار سرچشمه می‌گیرد و چیزی است که نحوه تعامل کسب و کار با دنیای آنلاین را شکل می‌دهد.

منبع:

Digital Marketing Challenges

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا