فهرست مطالب
به منظور بیان بلندپروازی ها و اهداف آتی یک سازمان معمولا از واژه چشم انداز استفاده میشود. سازمان ها از چشم انداز به عنوان بیانیه ای جهت مشخص کردن جهت استفاده میکنند که به منظور ایجاد انگیزه و هدایت تلاش های کارکنان سازمان لازم است. سازمانی بدون فکر و چشم انداز مانند یک کشتی بدون سکان است که بدون هدف و جهتی مشخص، حرکت میکند.
هنگامی که مدیریت ارشد یک سازمان در خصوص مسیر آینده تصمیم میگیرد، عواملِ مختلفِ مشخص کننده آن مسیر را در نظر میگیرد. تلاش های استراتژیک برای موفقیت سازمان ها، پیش از همه در چشم انداز خود را نشان میدهند.
معنای چشم انداز
چشم انداز یک کسب و کار، که اغلب آن را هدف کسب و کار مینامند، برای بیان دلیل اصلی وجود کسب و کار طراحی میشود. اکثر کسب و کارها هدف خود را در قالب یک یا دو جمله به صورت بیانیه اعلام میکنند که به آن بیانیه چشم انداز میگویند. از این بیانیه جهت کمک به درک چرایی وجود سازمان استفاده میشود و مسیر را مشخص میکند.
پایه گذاری استراتژی تاثیرگذار، با تعریف چشم انداز شروع میشود که مفهوم آینده نگرانه یک کسب و کار است. تعریف یک چشم انداز استراتژیک، تمرینی است برای تفکر در خصوص مشخص کردن مسیر کسب و کار برای رسیدن به موفقیت.
برای انتخاب مسیر، رهبری سازمان باید تصویری ذهنی از وضعیت ممکن و مطلوب آینده کسب و کار داشته باشد. این تصویر ممکن است به اندازه یک رویا مبهم و یا به اندازه یک هدف و یا بیانیه دقیق باشد. نکته مهم این است که دیدگاهی واقع بینانه، معتبر و جذاب را برای آینده سازمان ترسیم کند، یعنی شرایطی که از جهات قابل توجهی از وضع کنونی بهتر است. چشم انداز، حس «به کجا خواهیم رفت» را ایجاد میکند و آرمان های مدیریت را توصیف کرده مقصدی برای سازمان روشن میکند.
هر سازمان چشم انداز مختص به خودش را دارد و به کسب و کار کمک میکند تا هویتی متمایز ایجاد کند و برای بیان دلایل اساسی وجود سازمان طراحی میشود. البته لازم است که در درون سازمان به اشتراک گذاشته شود و افراد آن را باور کنند. در غیراینصورت نتیجه معکوس داشته و تبدیل به شعاری توخالی میشود.
ویژگیهای چشم انداز موثر
بیانیه های چشم انداز بسیاری از شرکت ها نشان میدهد که اغلب آنها هدف مدیریت کسب و کار را به روشنی بیان میکنند. برخی از آنها چندان هم بلندپروازانه نیستند.
بیانیه چشم انداز برخی از شرکت ها مملو از لغات و مفاهیم انتزاعی، بدون جهت و مسیری مشخص است. این بیانیه ها چیزی خاص و معنادار را بیان نمیکنند (مثلا تبدیل شدن به برندی جهانی). برخی از بیانیه ها فاقد هویت متمایز هستند (مثلا اینکه اولین انتخاب مشتریان باشند). بنابراین مدیریت یک کسب و کار باید در تدوین بیانیه دقیق باشد. به منظور اطمینان از تهیه بیانیه ای موثر، تمامی ذی نفعان باید در آن دخیل باشند. چشم اندازی موثر باید از ویژگی هایی برخوردار باشد تا بتواند به عنوان ابزاری برای مشخص کردن جهت و هدف به مدیریت کمک کند.
- دارای جزئیات: باید تصویری ترسیم کند که نشان دهنده مسیر حرکت کسب و کار و مشخص کننده موقعیت شرکت در بازار باشد.
- جهت مند: باید مسیری واضح و تصویری از آینده شرکت را به مدیران و کارمندان بدهد.
- متمرکز: باید به طور خاص راهنمایی برای تصمیم گیری ها و تخصیص منابع باشد.
- منعطف: باید به اندازه ای منعطف باشد که با تغییر در محصولات یا تکنولوژی یا بازار قابل تغییر بوده و پا به پای تغییرات همگام شود.
- امکان پذیر: باید تصویری از آینده ارائه بدهد که دست یافتنی باشد. نه اینکه صرفا به خاطر بیان تصویری از آینده انتظاراتی را بیان کند.
- خواستنی: باید بتواند نشان بدهد که چرا مسیر انتخاب شده از نظر کسب و کار معقول است.
- ارتباطات: باید به گونه ای بیان شود که برای سهامداران، کارکنان و مشتریان به راحتی قابل درک و فهم باشد.
ضرورت چشم انداز
بیانیه چشم انداز از جهات مختلفی برای کسب و کارها مهم است؛
- برای مقصد سازمان جهت و مسیری واضح مشخص میکند.
- دارای ارزش استراتژیک است به این معنا که نوع استراتژی که سازمان باید برای رسیدن به هدف در پیش بگیرد را معلوم میکند.
- به مدیران کمک میکند تا در خصوص مسائلی مانند تکنولوژی های جدید، تغییر انتظارات مشتریان، فرصت های بازاریابی و دگر عوامل محیطی تفکری استراتژیک در پیش بگیرند.
- به مدیران شرکت دیدی برای نتیجه گیری های مستدل میدهد تا با تغییرات همگام شده و مسیرهای مناسب برای رویارویی با آنها را پیدا کنند.
بیانیه چشم انداز یک کسب و کار، لفاظی و بیان شعارهای پرطمطراق نیست.
بسیاری فکر میکنند بیانیه چشم انداز چیز خاصی نمیگوید، چیزی را تغییر نمیدهد و فقط در سر در شرکت ها و دفاتر مانند شیئی زینتی آویزان است. برخی باور دارند که تمامی بیانیه ها شبیه هم هستد و میتوان از روی هم آنها را کپی کرد. اما همانطور که گفته شد چشم انداز واقعا ضروری است. همانطور که انسانها نمیتوانند بدون رویا زندگی کنند، یک سازمان یا کسب و کار هم نمیتواند بدون داشتن تصویری از آینده به رشد خود ادامه بدهد. باید اطمینان حاصل کنیم که همه افراد سازمان میدانند به کجا میرویم و میدانند که از چه مسیری حرکت میکنیم. اینها با چشم اندازی که برای تعالی ترسیم میکنیم آغاز میشود.
اگر مدیر اجرایی یک سازمان و یا کسب و کار هستید آینده سازمان خود را تصور کنید. فعالیت ها، تولیدات، خدمات کسب و کار، روش های حل مسئله، تهیه مواد خام، سیستم های حسابداری، سیستم های اندازه گیری و موارد دیگر را در نظر بیاورید. تجسم کنید که تولید به موقع انجام میگیرد و سیستم به خوبی کار میکند تا ضایعات را کاهش دهد، فرایندها بدون انتظار برای موجودی به آسانی انجام میپذیرند و سیستم های حسابداری شما در شعبه هایی خارج از کشور مشغول به کار هستند. این به معنای چشم انداز برای کسب و کارتان است و جایی که شرکت باید به سمت آن حرکت کند را معلوم میکند.
بسیار مهم است که شما به عنوان لیدر کسب و کارتان قادر به ایجاد فضایی باشید که چشم اندازتان با شور و شوق در سازمانتان جریان داشته باشد. باید مشخص کنید که آینده جایی نیست که به آن برسیم بلکه جایی است که باید آن را بسازیم.
تغییر در چشم انداز
ثبات در چشم انداز بسیار مهم است. از آنجایی که چشم انداز رویایی را تجسم میکند که رسیدن به آن ممکن است زمانبر باشد، باید از ثبات بالایی برخوردار باشد. اما لزوما به این معنا نیست که آن را نمیتوان تغییر داد. به ویژه در دنیای پرنوسان امروز که محیط کسب و کار مرتب و به سرعت در حال تغییر است. در این صورت ممکن است لازم باشد چشم انداز کسب و کارتان را بازتعریف کنید. در واقع در مدیریت استراتژیک هیچ چیز ایستا نیست.
مثال هایی از بیانیه چشم انداز سازمان های مختلف
مایکروسافت:
کمک به مردم و کسب و کارهای سراسر دنیا برای رسیدن به نهایت پتانسیل هایشان.
گوگل:
منظم سازی اطلاعات به طوری که در تمام دنیا در دسترس باشد و مفید واقع شود.
تسلا:
خلق بهترین کمپانی های خودروسازی برای قرن بیست و یکم با رویکرد تغییر حمل و نقل به وسایل نقلیه برقی در کل دنیا.
کلام آخر
مدیریت استراتژیک مستلزم داشتن چشم اندازی سنجیده است که تبدیل به ماموریتی برای سازمان شود. پس از آن، برای تسهیل دستیابی به آن، ماموریت باید به اهداف سازمانی ترجمه و تبدیل شود. چشم انداز و ماموریت از آن جهت مهم هستند که مسیر بلند مدت کسب و کار را معین میکنند و به کمک آنها میتوان اهداف و فعالیت های بلندمدت و کوتاه مدت را برای رسیدن به هدف تعریف کرد.